شهید عیسی حیدری
دوشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۶، ۰۷:۲۷ ق.ظ
با پای برهنه روی خارها ،الهی العفو می گفت!
پیش از عملیات کربلای 4درمنطقه<<چوئیده>>مستقر بودیم.شب جمعه بودودر نماز خانه دعای کمیل می خواندیم.عیسی پشت سرم نشسته بودوفرازهای دعا زمزمه میکرد.
چند دقیقه ای که گذشت،ازنماز خانه بیرون آمدم.عیسی کفشهایش راگوشه ای انداخته بود وباپای برهنه ،دیوانه وار روی خارهاراه می رفت والهی العفو ،الهی العفو می گفت وزار زار گریه می کرد.
- ۹۶/۰۷/۱۷
- ۳۲۷ نمایش