یادآوران کربلا

خوش به حال آنان که آرزویی جز قرب الی الله نداشتند ودر پی آرزویشان چه مستانه کوشیدندو خداوند چه خوب خدایی کرد درحقشان

یادآوران کربلا

خوش به حال آنان که آرزویی جز قرب الی الله نداشتند ودر پی آرزویشان چه مستانه کوشیدندو خداوند چه خوب خدایی کرد درحقشان

یادآوران کربلا

وقتی امام عاشقان غایب است
اطاعت از خامنه ای واجب است

نویسندگان

۱۳ مطلب با موضوع «سوالات دفاع مقدس» ثبت شده است

با وجود رایزنیهای صدام در کنفرانس سران عرب ؛ بسیاری معتقدند تاثیرگذارترین رایزنیهای حکومت صدام دیدار او با برژینسکی  بود.

«کنت تیمرمن» پژوهشگر مشهور آمریکایی این رایزنیها را این گونه روایت کرده است: « صدام تردیدی نداشت که در صورت حمله عراق به ایران ایالات متحده از اقدام جنگی او حمایت خواهد کرد. به اعتقاد صدام کنار زدن آیت الله خمینی آشکارا به سود آمریکا بود و آمریکا و عراق در بسیاری از زمینه ها نفع مشترک داشتند. فکر مذاکره محرمانه مقامات عالی رتبه دو طرف از ابتکارهای برژینسکی بود. به نوشته نیویورک تایمز و اظهارات یک ایرانی مقیم خارج از کشور؛ برژینسکی به امان (پایتخت اردن) رفت و با رهبر عراق در نخستین هفته ماه ژوئیه سال 1980 محرمانه دیدار کرد. هدف از این دیدار بحث و مذاکره پیرامون راه های هماهنگ کردن فعالیتهای آمریکا و عراق و مخالفت با سیاستهای ایران بود. اگر هدف دیدار واقعا این بوده باشد؛ باید گفت اجلاس در حکم یک شورای جنگی بوده است». (ادامه دارد)

  • من انقلابی ام

صدام در کنفرانس سران عرب

هر چه مسئولان ایرانی غافل بودند ؛ مسئولان عراقی با برنامه جلو آمدند. مرداد 1359 صدام رئیس جمهور عراق طرحهای نظامی اش را با کشورهای حاشیه خلیج فارس در کنفرانس سران عرب در عربستان مطرح کرد .

آنتونی کردزمن می نویسد: «برخی مقامات منطقه بر این باورند که عمان و امارات با حمله عراق موافق بوده اند. گزارشهای تایید نشده ای نیز مبنی بر حمایت مالی و تسلیحاتی بحرین؛ کویت؛ قطر و عربستان از عراق دو روز قبل از حمله این کشور به ایران وجود دارد. شکی نیست که صدام در ماههای جولای و اوت (مرداد) بسیاری از سران کشورهای منطقه را از تصمیم خود مبنی بر حمله به ایران آگاه کرده و نویسنده شخصا این مساله را از برخی از آنها شنیده است اما این که آنها چک سفید به صدام داده باشند یا نه روشن نیست». (ادامه دارد)

  • من انقلابی ام

بنی صدر

تابستان 1359 اختلاف رئیس جمهور و مجلس در ایران برای تعیین نخست وزیر و بعد کابینه دولت اوج گرفت . هم زمان گزارشهای از تحرکات مرزی عراق خبر می داد اما کسی باور نمی کرد که اینها نشانهای جنگ باشد .

سردار همدانی از مدافعان کردستان در ماههای قبل از جنگ می گوید: «عراقی ها گاهی با آتش توپ و خمپاره پاسگاههای ما را می زدند ؛ گاهی هم عوامل بومیشان داخل می آمدند و در جاده ها مین گذاری می کردند . کار بچه های ما شده بود خنثی کردن مین » .

24 مرداد 1359 فرماندهان ارشد عملیاتی ارتش و سپاه در مناطق غرب و شمال غرب کشور در اتاق جنگ لشکر 81 زرهی کرمانشاه جلسه ای بسیار مهم با بنی صدر و مشاوران نظامی اش برگزار کردند . فرماندهان از تحرکات گسترده سپاه دوم عراق در امتداد نوار مرزی و گلوله باران مداوم پاسگاههای مرزی گفتند . بنی صدر و نظامی های همراهش اصلاً گزارشها را جدی نگرفتند و مدام به هم نگاه می کردند و پوزخند می زدند . می گفتند آنها تانک واقعی نیستند ؛ ماکت تانکند.

آخر جلسه هم بنی صدر و مشاورانش گفتند: «شما اصلاً نترسید ؛ ارتش عراق جرات نمی کند حتی گوشه چشمی به خاک ایران بیندازد». ابوشریف را مامور کردند بیاید از نوار مرزی سرپل ذهاب بازدید کند ؛ ابوشریف را بردیم مرز با دوربین دقیق وضعیت تجمع و آرایش 150 تانک لشکر 6 زرهی سپاه دوم عراق را نشانش دادیم . گفت آقا اینها ماکت نیستند تمامشان تانکند . (ادامه دارد)

  • من انقلابی ام

برگزاری رفراندم و اعلام جمهوری اسلامی در ایران

عراق از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی دشمنی اش را با ایران آشکار کرد . در 13 فروردین 1358 یک روز پس از برگزاری رفراندم و اعلام جمهوری اسلامی در ایران ؛ نیروهای مرزی و بالگردهای عراقی به پاسگاه مرزی بهرام آباد مهران تیراندازی کردند . عراقی ها در روزها و ماه های بعدی هم کارهایشان را علیه ایران ادامه دادند و هر چه کارهایشان بی پاسخ می ماند جسورتر می شدند .

برخی از فعالیتهای ضد ایرانی آن روزهای عراقی ها چنین بود : اخراج 50 هزار عراقی ایرانی الاصل؛ کمک به گروه های ضد انقلاب در ایران از جمله جبهه التحریر الاحواز و کومله و حزب دموکرات ؛ طرح مسئله خروج ایران از جزایر سه گانه ؛ انتشار نقشه جغرافیایی که در آن به جای خوزستان ایران کشوری جدید به نام عربستان ترسیم شده بود ؛ اشغال کنسولگری ایران در بصره و بازداشت دیپلماتهایش ؛ تبلیغ علیه ایران برای تحریک احساسات ضد ایرانی عراقی ها ؛ انتشار مجلات ضد ایرانی ؛ پخش فیلم های تبلیغاتی علیه ایران ؛ انجام پروازها و اقدامات شناسایی در مرزهای ایران ؛ سنگرسازی و ایجاد استحکامات در مرز و آوردن نیروی بسیار به مرز ؛ برگزاری مانورهای نظامی در مرز؛ ساختن پاسگاه های جدید و تقویت پاسگاهای قدیمی در مرز ؛ فراخوان نیروهای ذخیره ارتش ؛ ساختن فرودگاه و راه های مواصلاتی جدید نزدیک مرز ؛ متوقف کردن کشتی های ایرانی در اروند ؛ احضار سفیر ایران در بغداد و اخراج برخی از دیپلماتهای ایرانی؛ اجباری کردن برافراشتن پرچم عراق بر فراز کشتی هایی که می خواستند از اروند بگذرند و بمباران و گلوله باران مناطق مرزی ابران حتی شهرهای مرزی قصر شیرین؛ سومار؛ مهران و خرمشهر. (ادامه دارد)

  • من انقلابی ام


در بهار سال 1357 زمانی که حکومت شاه ایران متزلزل شده بود ؛ ایران و عراق میله گذاریهای مرزی را با نظارت ناظران بین المللی آغاز کردند . در اردیبهشت وقتی نوبت به میله گذاری در منطقه مرزی میمک رسید ؛ ارتش ایران می بایست بخشهایی از میمک را ترک می کرد . هنوز ارتش ایران جابجا نشده بود که عراقی ها ؛ ناگهان کار را نیمه تمام رها کردند و رفتند .

تحلیلی هست که می گوید آن روزها عراق از پروژه میله گذاری کنار کشید تا بعدها آن را بهانه ای کند علیه حکومت متزلزل شاه یا حکومت انقلابی بعدی . امیر یعقوب حسینی از فرماندهان ارتش در آن روزها گفته بود: «این که چرا در آخرین لحظات نماینده عراق از امضای اسناد و مدارک نهایی و مبادله آن خوداری کرد بحثی است که باید در تحلیل سیاسی جنگ به آن پرداخته شود. اما نکته مهم من این است که جرقه جنگ علیه ایران از محل همان میله ها در مناطق زین القوس (زینل کش) ؛ سیف سعد (میمک) و حوض میمک زده شد. این حاثه در ذهن انسانی بررسی کننده این تصور را به وجود می آورد که آیا اقدام عراق بر اساس طرح  راهبردی پیش بینی شده نبوده است تا ایران را وادار کند در قرارداد 1975 الجزایر تجدید نظر کند ؟ همان زمان ایران تلاش کرد عراق را دوباره پای میز مذاکره بکشاند و مساله طی یادداشت رسمی وزارت خارجه به تاریخ 17/3/1357 به عراق اعلام شد اما عراق به یادداشت ایران پاسخی نداد و تلاش ایران به نتیجه نهایی نرسید ؛ درست همان زمانی که حرکت انقلابی مردم شروع شده بود . سوال دیگری هم مطرح می شود آیا وضعیت سیاسی در حال تحول آن روز ایران ؛ عراق و همدستانش را وسوسه نکرد تا از پایان دادن به اختلافات مرزی با ایران خودداری کنند و به امید ایجاد شرایط مناسب تر برای تحمیل خواسته های خود به ایران باشد؟». (ادامه دارد)

  • من انقلابی ام

کارتر و شاه

اما در ایران افزایش درآمد نفتی موجب افزایش واردات شد و اقتصاد وارداتی را رونق بخشید . شاه ایران مهمترین مخالفش (امام خمینی) را تبعید کرده بود به کیلومترها دورتر از پایتختش (نجف) و تازه تلاش می کرد او را از عراق هم بیرون کند .

او در اوج قدرتش در 10 دی سال 1356 میزبان رئیس جمهور آمریکا شد. کارتر رئیس جمهور آمریکا و همسرش شب عید سال نوی مسیحی را در تهران با شاه و ملکه ی ایران گذراندند و در جشنی که برای آنها برگزار شده بود به شاه ایران گفت: «به اتکای رهبری شکوهمند شما ایران جزیره با ثباتی در یکی از نواحی آشوب زده جهان است. من به شما پادشاهی و رهبریتان را می ستایم و احترام ؛ تحسین و عشقی را که مردم به شما ابراز می دارند ارج می نهم ».

شاه سرمست از تعریف و تمجیدهای رئیس جمهور ایالات متحده؛ چند روز بعد (17 دی 1356) دستور داد روزنامه اطلاعات مقاله توهین آمیز به امام چاپ کنند ؛ مقاله ای که سرآغاز سلسله اعتراضها شد . (ادامه دارد)

  • من انقلابی ام

پالایشگاه نفت

سال 1354 قیمت نفت بیشتر شد و دو کشور نفتی دوست نداشتند درگیریهای مرزی و جنگ تبلیغاتی فرصت استفاده از درآمد هنگفت نفت را از آنها بگیرد .

حاکمان ایران و عراق خود را در اوج خوشبختی می دیدند و در این میان عراق از قرارداد الجزایر راضی تر بود. الکواری می نویسد: «از نظر اقتصادی عراق بیشتر از ایران بهره مند شد و از کاهش تشنج در روابط بین دو کشور سود برد. زیرا ایران 200 مایل مربع از استانهای میانی را به عراق واگذار کرد؛ مناطقی که سرشار از نفت بودند. در نتیجه در دو سال بعد درآمدهای نفتی عراق به ده ها میلیارد دلار در ماه رسید. عراق نهادهای حزبی اش را گسترش داد و بیش از ایران از این فرصت در راه توسعه اقتصادی و اجتماعی اش استفاده کرد. با این درآمد حزب بعث عراق (حزب حاکم) چند قرارداد اقتصادی مهم با غرب از جمله ایالات متحده امضا کرد». (ادامه دارد)

  • من انقلابی ام

قرارداد الجزایر

در اسفندماه سال 1353 (1975) سران اوپک در الجزایر جمع شده بودند که «هواری بومدین» رئیس جمهور الجزایر بعد از جلسه مشترک با محمدرضا شاه و صدام معاون رئیس جمهور عراق؛ گفت: «خوشبختم به اطلاع شما برسانم روز گذشته توافقی کلی بین دو کشور برادر ایران و عراق برای پایان دادن به اختلافات آنها حاصل شد».

15 اسفند همان سال (ششم مارس 1975) متن توافقنامه  ایران و عراق منتشر و به قرارداد الجزایر معروف شد. عراقی ها صدام را تحسین کردند اما از آنجا که ایران در درگیرهای قبل از توافق الجزایر برتر بود ؛ مردم منتظر قرارداد بهتری بودند. طارق عزیز وزیر خارجه عراق بعدها گفت: «شاه ایران پیش از اعلام موافقت با قرارداد الجزایر به تردید افتاده بود. به او خبر دادیم اگر این پیمان بسته نشود ناچار دست کمونیستها و مخالفان حکومت ایران را در مرزها باز خواهیم گذاشت. پس شاه با قرارداد موافقت کرد».

پس از سالها درگیری و اختلاف قرارداد الجزایر مفصل ترین قراردادی بود که به جزئیات اختلافات هم توجه کرده بود. قرارداد الجزایر هم درباره اختلاف در مرزهای آبی و خاکی بود هم درباره کردهای دو کشور هم درباره دخالت در امور یکدیگر و جنگ تبلیغاتی علیه هم ؛ در اروند نیز خط تالوگ مبنای مرز قرار گرفت . (ادامه دارد)

  • من انقلابی ام

در خلال جنگ تحمیلی، عراق از حمایت بی‌دریغ تسلیحاتی، مالی و سیاسی بین‌المللی برخوردار بود. فرانسه، شوروی، انگلستان و چین درصدر صادر کنندگان اسلحه مورد نیاز عراق قرار داشتند، آلمان تأمین کننده عمده جنگ افزارهای شیمیایی عراق بود و دولت‌های عرب حوزه خلیج فارس تأمین کننده عمده نیازهای نفتی، مالی و ترابری عراق بودند.

دولت عراق در 1358ش. حدود 12 میلیارد دلار

  • من انقلابی ام

تمهیدات صدام برای جنگ تحمیلی
صدام که اساساً با نیت مبارزه با جمهوری اسلامی ایران در 25 تیر 1358 با کودتا در عراق به قدرت رسیده بود، از ابتدا از تمامی راههای ممکن برای به زانو درآوردن انقلاب اسلامی بهره گرفت.

اخراج هزاران ایرانی از عراق در نیمه دوم 1358ش.؛ توزیع اسلحه بین عوامل ضد انقلاب حمایت از بمب‌گذاران و طراحی انفجارهای مکرر در خطوط راه‌آهن و تأسیسات نفتی؛ پناه دادن به ژنرالهای فراری حکومت پهلوی؛ انتخاب اسامی مجعول برای شهرهای ایران در نقشه‌ها و کتابهای درسی (عراق اهواز را «الاحواز»، خرمشهر را «محمره»، آبادان را «عبادان»، سوسنگرد را «خفاجیه» و بالاخره خوزستان را «عربستان» نامید.1) و الحاق خیالی این شهر‌ها بهقلمرو جغرافیائی عراق؛‌ تحریکات و تجاوزات مکرر مرزی (دهها مورد یادداشت رسمی اعتراض از سوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به سفارت رژیم عراق در تهران ارسال شده است2)؛ انعقاد قراردادهای خرید هواپیماهای میراژ، میگ وتوپولف (این قراردادها پس از پیروزی انقلاب و قبل از جنگ منعقد شده است)؛ تقویت بدون دلیل نیروهای عراقی در مرز مشترک دو کشور و ایجاد موانع از قبیل سنگرهای بتونی، سیم‌های خاردار و ... صدها نمونه دیگر از اقدامات مقدماتی صدام برای فراهم آوردن زمینه یک تهاجم گسترده نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران است.

از این رو هجوم نظامیان عراق به ایران در 31 شهریور 1359، تعجب هیچ یک از محافل سیاسی مطلع جهان را برنیانگیخت، چرا که از تمامی اقدامات یکساله صدام، بوی جنگ به مشام می‌رسید.

دولتمردان عراقی از همان ابتدای تجاوزشان تمامی توان سیاسی، نظامی و تبلیغی خود را برای به زانو درآوردن انقلاب اسلامی ایران به کار بستند. در جبهه سیاسی هیأتهای بسیاری را روانه کشورهای اروپایی، آفریقایی و آسیایی کردند و در این مأموریت‌ها تلاش داشتند تا اهداف و مقاصد خود در تحمیل جنگ به جمهوری اسلامی ایران را، نزد جهانیان توجیه نمایند. در نیمه اول دهه 1360 ش. روزنامه‌ها و رسانه‌های ارتباط جمعی امریکا و اروپا مملو از مقالات و گزارشهایی بود که در آنها، به اهداف و نقشه‌های مقامات عراقی در به راه انداختن جنگ و علت حمایت کشورهای غرب و شرق از آنها اشاره شده بود. در این مقالات در توصیف اهداف جنگ به سرکوب بنیادگرایی در منطقه، توقف صدور انقلاب اسلامی، کاستن از خطر بالقوه برای حکومت صهیونیستی، رفع نگرانی دولت‌های عرب خلیج فارس از قدرت ایران و ... اشاره شده بود.

عراقی‌ها در خلال جنگ، تمام قوانین ومقررات بین‌المللی را زیر پا گذاشتند: پیمان الجزایر، پیمان منع کاربرد سلاحهای شیمیایی، پیمان منع حمله به اماکن مسکونی، پیمان مربوط به ضرورت رفتار انسانی با اسیران جنگی، پیمان مربوط به ضرورت امنیت هوانوردی، پیمان مربوط به امنیت دریاها، و دهها و صدها نمونه دیگر از پیمانها، مقررات و قوانین معتبر بین‌المللی در خلال جنگ تحمیلی از سوی عراقی‌ها به زیر پا گذارده شد.

بغداد در خلال جنگ تحمیلی، از شبکه‌های بمب‌ گذار درداخل کشورو در رأس آنها از سازمان مجاهدین خلق (منافقین) حمایت کرد. منافقین که در فرانسه و بعد در عراق مستقر شدند با سکوت یا حمایت دولت‌های میزبان، بسیاری از اقدامات تروریستی علیه مسئولان و افراد عادی کوچه و بازار ایران را در خلال جنگ تحمیلی هدایت ‌کردند. ترور مردم عامی و مسئولان نظام، در پاریس و بغداد طراحی و برنامه‌ریزی می‌شد و در شهرهای مختلف ایران به اجرا در می‌آمد. هفتم تیر و شهادت آیت‌الله بهشتی و 72 نفر از مسؤولان ایران، هشتم شهریور وشهادت رئیس جمهور رجایی و نخست‌وزیر باهنر، شهادت امامان جمعه، ترور مستمر مردم عادی از قبیل کاسب، دانش‌آموز، روحانی و غیره از جمله اقدامات تروریست‌های داخلی تحت الحمایه دولت عراق در خلال 8 سال جنگ تحمیلی بود.

علاوه بر این، ابعاد جنگ فقط در مرزها و یا در داخل شهرها به صورت ترورهای روزمره خلاصه نمی‌شد، بلکه خانه‌های مسکونی مردم و مدارس کودکان بی‌دفاع در بسیاری از شهرهای ایران آماج حملات موشکی عراقی‌ها بود و هزاران نفر از تلفات مردمی جنگ ناشی از همین گونه حملات بود. کشتی‌های باری و نفتی که عازم بنادر ایران بودند، در بخش عمده این 8 سال هدف حملات هوایی عراق در خلیج فارس بودند و هواپیماهای جاسوسی ـ آواکس ـ که در عربستان مستقر بودند، جنگنده‌های عراقی را در هدف‌گیری این کشتی‌ها یاری می‌دادند.

  • من انقلابی ام