حضرت مهدی عج الله تعالی شریف
- ۰ نظر
- ۰۴ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۵۹
- ۳۰۷ نمایش
روزی خلیفه وقت ،کیسه ای پر از سیم با بنده ایی نزد ابوذر غفاری فرستاد .
خلیفه به غلام گفت :« اگر کیسه از تو بستاند،آزادی».
غلام کیسه را نزد ابوذر آورد واصرار بسیار کرد،ولی نپذیرفت.
غلام گفت:« آن را بپذیر که آزادی من درآن است ».
ابوذر پاسخ داد« بلی، ولی بندگی من هم درآن است».
آری دوستان بیایید این گونه بندگی کنیم !!
خداوندا!
مرا غرض از نماز آن بودکه پنهانی حدیث درد فراق توبا توگذارم،وگرنه این چه نمازی بود که من با تو نشسته روی به محراب ودل به بازارم....؟
از جوان اروپایی پرسیدند:چرا ازدواج نمی کنی؟
گفت:وقتی که هر روز شیر تازه ای را به فراوانی بتوان بدست آورد،چرا گاو تهیه کنم؟
از این سخن دانسته می شود که مرد غربی با چه دیدی به زن می نگردوآزادی را برای چه می خواهد!!!از این سخن فهمیده می شودکه ریشه این همه داد وفریادی که غرب زدگان به نام آزادی زن راه انداخته اند ،از چه آبشخوری سرچشمه می گیرد؟
(فروع کافی،ج1،ص64)
خوب گوش کنید،نوای «الهم وفاتی» مادر به گوش می رسد،اشک برگونه های در ودیوار جاری است.از دیوار بپرسید،او تکیه گاه فاطمه«س»شد،تنها دستگیر فاطمه د رکوچه ها دیوار بود. ازدربپرسید؛میخ،درسینه اوهم فرورفته بود.از بقیع بپرسید،اوشکوه های زهرارابر پدر شنیده است.
از حسن بپرسید،او چادر خاکی مادر راتکانده،از حسین بپرسید،او برپاهای مادربوسه زده،اززینب «س»بپرسید او پیراهن کهنه رااز مادر گرفته،از علی (ع)بپرسید؛او وصیت فاطمه راشنیده است ،از مهدی (عج)بپرسید که غم مادر برای او هنوز تازه است،
اما.......
از فرزند
آرام بپرسید
مادر چه شد؟؟؟
« گوارا بادبراین شهیدان،لذت انس وهمجواریشان باانبیای عظام و اولیای کرام وشهدای صدراسلام وگواراتر بادنعمت رضایت حق که رضوان من الله اکبر»
امام خمینی« رحمت الله علیه»
در سحرگاه یکی از روزهای سال 1349 خداوند بزرگ به خانواده ای مذهبی ومتدین پسری عنایت فرمود که بعدها نامش عبدالرسول نهادند.
روزهای کودکی این مرد بزرگ درکنار خانواده با تعلمات اخلاقی ودینی سپری می گردیدوعبدالرسول درکنار پدر ومادر هر روز بر ایمان وآموزه های دینی واخلاقی اش افزوده می گردید.او صبر ومتانت وبزرگی و مهمان داری از پدرش وعشق به اهل بیت وامام حسین علیه السلام را هنگامی که کوچک بود با مادر به حسینیه کوچک روستا می رفت یاد گرفت.
درسن شش سالگی روانه دبستان کوچک روستا کُرکی گردید.دوران ورود این مرد بزرگ به مدرسه مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی بود.وی درهمان اوان انقلاب با شرکت در راهپیمایی ها ومراسم نقش بسیار ارزنده ای را ایفاء نمود وهیچ گاه فرصت ها را به بطالت نمی گذارند، برای اولین بار در کاروان سپاه محمد صلی الله علیه وآله درسال 65 عازم جبهه ها گردید ومدت چند ماه در جبهه فاو مشغول خدمت بود وسرانجام در تاریخ بیست وسوم دیماه سال شصت وپنچ در منطقه فاو براثر ترکش خمپاره به لقاءالله شتافت.
پیکر پاک این شهید را به کاکی منتقل کردند وبا تشییع هزاران نفر از شیفتگان شهادت درکناردیگرشهدای به خاک سپرده شد.
اکنون خاک این شهید عزیز زیارتگاه عارفان وعاشقان دلسوخته ای است که قلب هایشان به عشق ولایت می تپد.
جهت شادی روح شهید بزرگوار صلوات