یادآوران کربلا

خوش به حال آنان که آرزویی جز قرب الی الله نداشتند ودر پی آرزویشان چه مستانه کوشیدندو خداوند چه خوب خدایی کرد درحقشان

یادآوران کربلا

خوش به حال آنان که آرزویی جز قرب الی الله نداشتند ودر پی آرزویشان چه مستانه کوشیدندو خداوند چه خوب خدایی کرد درحقشان

یادآوران کربلا

وقتی امام عاشقان غایب است
اطاعت از خامنه ای واجب است

نویسندگان

۱۳۲ مطلب توسط «من انقلابی ام» ثبت شده است

صدام در کنفرانس سران عرب

هر چه مسئولان ایرانی غافل بودند ؛ مسئولان عراقی با برنامه جلو آمدند. مرداد 1359 صدام رئیس جمهور عراق طرحهای نظامی اش را با کشورهای حاشیه خلیج فارس در کنفرانس سران عرب در عربستان مطرح کرد .

آنتونی کردزمن می نویسد: «برخی مقامات منطقه بر این باورند که عمان و امارات با حمله عراق موافق بوده اند. گزارشهای تایید نشده ای نیز مبنی بر حمایت مالی و تسلیحاتی بحرین؛ کویت؛ قطر و عربستان از عراق دو روز قبل از حمله این کشور به ایران وجود دارد. شکی نیست که صدام در ماههای جولای و اوت (مرداد) بسیاری از سران کشورهای منطقه را از تصمیم خود مبنی بر حمله به ایران آگاه کرده و نویسنده شخصا این مساله را از برخی از آنها شنیده است اما این که آنها چک سفید به صدام داده باشند یا نه روشن نیست». (ادامه دارد)

  • من انقلابی ام

بنی صدر

تابستان 1359 اختلاف رئیس جمهور و مجلس در ایران برای تعیین نخست وزیر و بعد کابینه دولت اوج گرفت . هم زمان گزارشهای از تحرکات مرزی عراق خبر می داد اما کسی باور نمی کرد که اینها نشانهای جنگ باشد .

سردار همدانی از مدافعان کردستان در ماههای قبل از جنگ می گوید: «عراقی ها گاهی با آتش توپ و خمپاره پاسگاههای ما را می زدند ؛ گاهی هم عوامل بومیشان داخل می آمدند و در جاده ها مین گذاری می کردند . کار بچه های ما شده بود خنثی کردن مین » .

24 مرداد 1359 فرماندهان ارشد عملیاتی ارتش و سپاه در مناطق غرب و شمال غرب کشور در اتاق جنگ لشکر 81 زرهی کرمانشاه جلسه ای بسیار مهم با بنی صدر و مشاوران نظامی اش برگزار کردند . فرماندهان از تحرکات گسترده سپاه دوم عراق در امتداد نوار مرزی و گلوله باران مداوم پاسگاههای مرزی گفتند . بنی صدر و نظامی های همراهش اصلاً گزارشها را جدی نگرفتند و مدام به هم نگاه می کردند و پوزخند می زدند . می گفتند آنها تانک واقعی نیستند ؛ ماکت تانکند.

آخر جلسه هم بنی صدر و مشاورانش گفتند: «شما اصلاً نترسید ؛ ارتش عراق جرات نمی کند حتی گوشه چشمی به خاک ایران بیندازد». ابوشریف را مامور کردند بیاید از نوار مرزی سرپل ذهاب بازدید کند ؛ ابوشریف را بردیم مرز با دوربین دقیق وضعیت تجمع و آرایش 150 تانک لشکر 6 زرهی سپاه دوم عراق را نشانش دادیم . گفت آقا اینها ماکت نیستند تمامشان تانکند . (ادامه دارد)

  • من انقلابی ام

برگزاری رفراندم و اعلام جمهوری اسلامی در ایران

عراق از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی دشمنی اش را با ایران آشکار کرد . در 13 فروردین 1358 یک روز پس از برگزاری رفراندم و اعلام جمهوری اسلامی در ایران ؛ نیروهای مرزی و بالگردهای عراقی به پاسگاه مرزی بهرام آباد مهران تیراندازی کردند . عراقی ها در روزها و ماه های بعدی هم کارهایشان را علیه ایران ادامه دادند و هر چه کارهایشان بی پاسخ می ماند جسورتر می شدند .

برخی از فعالیتهای ضد ایرانی آن روزهای عراقی ها چنین بود : اخراج 50 هزار عراقی ایرانی الاصل؛ کمک به گروه های ضد انقلاب در ایران از جمله جبهه التحریر الاحواز و کومله و حزب دموکرات ؛ طرح مسئله خروج ایران از جزایر سه گانه ؛ انتشار نقشه جغرافیایی که در آن به جای خوزستان ایران کشوری جدید به نام عربستان ترسیم شده بود ؛ اشغال کنسولگری ایران در بصره و بازداشت دیپلماتهایش ؛ تبلیغ علیه ایران برای تحریک احساسات ضد ایرانی عراقی ها ؛ انتشار مجلات ضد ایرانی ؛ پخش فیلم های تبلیغاتی علیه ایران ؛ انجام پروازها و اقدامات شناسایی در مرزهای ایران ؛ سنگرسازی و ایجاد استحکامات در مرز و آوردن نیروی بسیار به مرز ؛ برگزاری مانورهای نظامی در مرز؛ ساختن پاسگاه های جدید و تقویت پاسگاهای قدیمی در مرز ؛ فراخوان نیروهای ذخیره ارتش ؛ ساختن فرودگاه و راه های مواصلاتی جدید نزدیک مرز ؛ متوقف کردن کشتی های ایرانی در اروند ؛ احضار سفیر ایران در بغداد و اخراج برخی از دیپلماتهای ایرانی؛ اجباری کردن برافراشتن پرچم عراق بر فراز کشتی هایی که می خواستند از اروند بگذرند و بمباران و گلوله باران مناطق مرزی ابران حتی شهرهای مرزی قصر شیرین؛ سومار؛ مهران و خرمشهر. (ادامه دارد)

  • من انقلابی ام


در بهار سال 1357 زمانی که حکومت شاه ایران متزلزل شده بود ؛ ایران و عراق میله گذاریهای مرزی را با نظارت ناظران بین المللی آغاز کردند . در اردیبهشت وقتی نوبت به میله گذاری در منطقه مرزی میمک رسید ؛ ارتش ایران می بایست بخشهایی از میمک را ترک می کرد . هنوز ارتش ایران جابجا نشده بود که عراقی ها ؛ ناگهان کار را نیمه تمام رها کردند و رفتند .

تحلیلی هست که می گوید آن روزها عراق از پروژه میله گذاری کنار کشید تا بعدها آن را بهانه ای کند علیه حکومت متزلزل شاه یا حکومت انقلابی بعدی . امیر یعقوب حسینی از فرماندهان ارتش در آن روزها گفته بود: «این که چرا در آخرین لحظات نماینده عراق از امضای اسناد و مدارک نهایی و مبادله آن خوداری کرد بحثی است که باید در تحلیل سیاسی جنگ به آن پرداخته شود. اما نکته مهم من این است که جرقه جنگ علیه ایران از محل همان میله ها در مناطق زین القوس (زینل کش) ؛ سیف سعد (میمک) و حوض میمک زده شد. این حاثه در ذهن انسانی بررسی کننده این تصور را به وجود می آورد که آیا اقدام عراق بر اساس طرح  راهبردی پیش بینی شده نبوده است تا ایران را وادار کند در قرارداد 1975 الجزایر تجدید نظر کند ؟ همان زمان ایران تلاش کرد عراق را دوباره پای میز مذاکره بکشاند و مساله طی یادداشت رسمی وزارت خارجه به تاریخ 17/3/1357 به عراق اعلام شد اما عراق به یادداشت ایران پاسخی نداد و تلاش ایران به نتیجه نهایی نرسید ؛ درست همان زمانی که حرکت انقلابی مردم شروع شده بود . سوال دیگری هم مطرح می شود آیا وضعیت سیاسی در حال تحول آن روز ایران ؛ عراق و همدستانش را وسوسه نکرد تا از پایان دادن به اختلافات مرزی با ایران خودداری کنند و به امید ایجاد شرایط مناسب تر برای تحمیل خواسته های خود به ایران باشد؟». (ادامه دارد)

  • من انقلابی ام

کارتر و شاه

اما در ایران افزایش درآمد نفتی موجب افزایش واردات شد و اقتصاد وارداتی را رونق بخشید . شاه ایران مهمترین مخالفش (امام خمینی) را تبعید کرده بود به کیلومترها دورتر از پایتختش (نجف) و تازه تلاش می کرد او را از عراق هم بیرون کند .

او در اوج قدرتش در 10 دی سال 1356 میزبان رئیس جمهور آمریکا شد. کارتر رئیس جمهور آمریکا و همسرش شب عید سال نوی مسیحی را در تهران با شاه و ملکه ی ایران گذراندند و در جشنی که برای آنها برگزار شده بود به شاه ایران گفت: «به اتکای رهبری شکوهمند شما ایران جزیره با ثباتی در یکی از نواحی آشوب زده جهان است. من به شما پادشاهی و رهبریتان را می ستایم و احترام ؛ تحسین و عشقی را که مردم به شما ابراز می دارند ارج می نهم ».

شاه سرمست از تعریف و تمجیدهای رئیس جمهور ایالات متحده؛ چند روز بعد (17 دی 1356) دستور داد روزنامه اطلاعات مقاله توهین آمیز به امام چاپ کنند ؛ مقاله ای که سرآغاز سلسله اعتراضها شد . (ادامه دارد)

  • من انقلابی ام

پالایشگاه نفت

سال 1354 قیمت نفت بیشتر شد و دو کشور نفتی دوست نداشتند درگیریهای مرزی و جنگ تبلیغاتی فرصت استفاده از درآمد هنگفت نفت را از آنها بگیرد .

حاکمان ایران و عراق خود را در اوج خوشبختی می دیدند و در این میان عراق از قرارداد الجزایر راضی تر بود. الکواری می نویسد: «از نظر اقتصادی عراق بیشتر از ایران بهره مند شد و از کاهش تشنج در روابط بین دو کشور سود برد. زیرا ایران 200 مایل مربع از استانهای میانی را به عراق واگذار کرد؛ مناطقی که سرشار از نفت بودند. در نتیجه در دو سال بعد درآمدهای نفتی عراق به ده ها میلیارد دلار در ماه رسید. عراق نهادهای حزبی اش را گسترش داد و بیش از ایران از این فرصت در راه توسعه اقتصادی و اجتماعی اش استفاده کرد. با این درآمد حزب بعث عراق (حزب حاکم) چند قرارداد اقتصادی مهم با غرب از جمله ایالات متحده امضا کرد». (ادامه دارد)

  • من انقلابی ام

قرارداد الجزایر

در اسفندماه سال 1353 (1975) سران اوپک در الجزایر جمع شده بودند که «هواری بومدین» رئیس جمهور الجزایر بعد از جلسه مشترک با محمدرضا شاه و صدام معاون رئیس جمهور عراق؛ گفت: «خوشبختم به اطلاع شما برسانم روز گذشته توافقی کلی بین دو کشور برادر ایران و عراق برای پایان دادن به اختلافات آنها حاصل شد».

15 اسفند همان سال (ششم مارس 1975) متن توافقنامه  ایران و عراق منتشر و به قرارداد الجزایر معروف شد. عراقی ها صدام را تحسین کردند اما از آنجا که ایران در درگیرهای قبل از توافق الجزایر برتر بود ؛ مردم منتظر قرارداد بهتری بودند. طارق عزیز وزیر خارجه عراق بعدها گفت: «شاه ایران پیش از اعلام موافقت با قرارداد الجزایر به تردید افتاده بود. به او خبر دادیم اگر این پیمان بسته نشود ناچار دست کمونیستها و مخالفان حکومت ایران را در مرزها باز خواهیم گذاشت. پس شاه با قرارداد موافقت کرد».

پس از سالها درگیری و اختلاف قرارداد الجزایر مفصل ترین قراردادی بود که به جزئیات اختلافات هم توجه کرده بود. قرارداد الجزایر هم درباره اختلاف در مرزهای آبی و خاکی بود هم درباره کردهای دو کشور هم درباره دخالت در امور یکدیگر و جنگ تبلیغاتی علیه هم ؛ در اروند نیز خط تالوگ مبنای مرز قرار گرفت . (ادامه دارد)

  • من انقلابی ام
شهید

مقام معظم رهبری:
   
بازماندگان و عزیزان شهدا باید همواره شکرگزار خداوند باشند.

   
پیام شهداى هفدهم شهریور حفظ اسلام، قرآن و حدیث است.

   
خاطره‏ى شهدا را باید در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت.

   
رسم شهادت و سنت الهى قتل فى‏سبیل‏اللَّه، با نظام اسلامى زنده شد.

   
زنده نگه داشتن یاد شهداى انقلاب باعث تداوم حرکت انقلاب است.

   
شهادت، بالاترین پاداش و مزد جهاد فى‏سبیل‏اللَّه است.

   
شهادت، مرگ انسانهاى زیرک و هوشیار است.

   
شهادت، نشانه‏ى استوارى است.
   شهادت، یعنى وارد شدن در حریم خلوت الهى.

   
شهداى ما مظهر عقلانیت دینى و مدافع حقانیت و عدالت بودند.

   
عزت امروز اسلام و مسلمین ثمره خون شهدا است.

   
عظمت ما به خاطر شهادت جوانان و فرزندان این ملت است.

   
یاد شهدا باید همیشه در فضاى جامعه زنده باشد.

   
شهادت، مرگ تاجرانه است

  • من انقلابی ام

شهید باقر احمدی
 **شهید باقر احمدی**

نام پدر:غلامحسین

نام مادر:خیری احمدی

تاریخ تولد:13444

محل تولد:روستای هلالی احمدی

میزان تحصیلات:چهارم ابتداییی

تاریخ شهادت:1365

محل شهادت:اسلام آباد غرب

محل دفن:گلزار شهدای کاکی

  • من انقلابی ام


11



نمی خواهد دنبالم بگردی من توی شلمچه ام

کاروان فرزندان شاهد استان یزد، آخرین روز حضور در مناطق جنگی را شلمچه بودند. اما دختر شهید خراسانی خیلی ناراحت و مضطرب به نظر می رسید. علت نگرانی اش را جویا شدم. گفت: «دوست داشتم به دشت عباس برویم. پدرم در آن جا شهید شد. انگار قرار نیست آن جا را ببینم».

سعی کردم دلداریش بدهم . گفتم : « تمام این سرزمین بوی شهدا را می دهد...» ؛ اما بی فایده بود . ما نمی توانستیم به دشت عباس برویم و او نیز دلتنگ پدر بود.

کاروان به راه افتاد. یک باره چشمم دوباره به دختر شهید خراسانی افتاد. خوشحال بود. پرسیدم: چی شد؟ خندید و گفت: «راستش پدرم را در همین جا دیده ام» به من گفت: «نمی خواهد دنبالم بگردی من توی شلمچه ام. تو تا حالا هر کجا که بودی من هم در کنار تو بودم، ولی چرا این قدر دیر به دیدنم آمده ای؟».

راوی: محمد حسن مصون



  • من انقلابی ام